وقتی دوربینی بهسرعت از یک نقطه به نقطهای دیگر میچرخد، اکثر افراد انتظار دارند که حرکت سریع باعث ایجاد تاری و کشیدگی در تصویر شود. چیزی که بسیاری نمیدانند این است که چشمان ما نیز روزانه بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ بار حرکاتی بسیار سریع به نام سَکاد (saccade) انجام میدهند. برخلاف دوربینهای ویدئویی، مغز ما از بروز تاری آزاردهنده جلوگیری میکند — اما در شرایطی خاص، وقتی اشیاء به شیوهای خاص حرکت میکنند، ممکن است کاملاً نامرئی شوند.
طبق مطالعهای که در تاریخ ۸ مه در مجله Nature Communications منتشر شده، پژوهشگران دریافتهاند که سرعت سَکادهای یک فرد با مرزی که در آن یک شیء متحرک برای او بیشازحد سریع و در نتیجه نامرئی میشود، مرتبط است. به عبارت دیگر، افرادی که حرکات چشمی سریعتری دارند، میتوانند اشیای متحرک سریعتری را نیز ببینند. این یافتهها میتوانند تأثیراتی بر فعالیتهایی داشته باشند که نیاز به حرکات چشمی سریع دارند — مانند ورزش، بازیهای ویدئویی، یا حتی عکاسی.
محققان ادعا میکنند که نخستین کسانی هستند که شواهدی تجربی برای این نظریه ارائه دادهاند که حرکت بدن، بر ادراک تأثیر میگذارد.
مارتین رولفس (Martin Rolfs)، نویسنده اصلی این مقاله و دانشمند بینایی فعال در دانشگاه هومبولت برلین، در بیانیهای از گروه تحقیقاتی Science of Intelligence میگوید:
«اینکه چه بخشهایی از جهان فیزیکی را میتوانیم حس کنیم، اساساً به کیفیت گیرندههای حسی ما بستگی دارد. اما در این مقاله نشان دادیم که محدودیتهای بینایی تنها به این عوامل بیوفیزیکی محدود نمیشوند، بلکه به حرکتها و کنشهایی نیز مربوط هستند که بر سیستم حسی ما اثر میگذارند.»
رولفس و همکارانش نشان دادند که وقتی محرکهای دیداری با همان سرعت و الگوی سَکادهای شرکتکننده حرکت میکردند، آن محرکها برای فرد نامرئی میشدند. این یافته نشان میدهد که مغز حرکتهایی را که شبیه به حرکات چشم خودمان هستند، فیلتر میکند — که ممکن است دلیل این باشد که چرا سَکادها مانند چرخش سریع دوربین، باعث تاری تصویر نمیشوند.
بهطور کلی، این تحقیق نشان میدهد که حرکت فیزیکی — مانند حرکت چشم — محدودیتی اساسی برای درک حسی ما از جهان اطراف ایجاد میکند. به بیان دیگر، توانایی ما در دیدن اشیای متحرک تنها به حساسیت گیرندههای نوری در چشم بستگی ندارد، بلکه به نحوه حرکتهای بدنی خودمان نیز وابسته است.
مارتین رولفس توضیح میدهد:
«به زبان ساده، ویژگیهای یک سیستم حسی—مثل سیستم بینایی انسان—وقتی بهتر درک میشوند که در چارچوب جنبششناسی (kinematics) اعمالی که ورودی آن را ایجاد میکنند، بررسی شوند (در این مورد، حرکات سریع چشم).»
جنبششناسی شاخهای از علم حرکت است که به بررسی حرکت اجسام میپردازد، بدون آنکه به دلایل ایجاد آن حرکت توجه کند.
رولفس ادامه میدهد:
«سیستم بینایی ما و سیستم حرکتیمان بهطرز دقیقی با یکدیگر تنظیم شدهاند، اما این موضوع مدتهاست که نادیده گرفته شده. یکی از مشکلات این است که کسانی که روی کنترل حرکات تحقیق میکنند، با کسانی که روی ادراک کار میکنند، افراد متفاوتی هستند. آنها در کنفرانسهای جداگانه شرکت میکنند، در مجلات متفاوتی مقاله میدهند—در حالی که باید با هم گفتوگو داشته باشند!»
و در انتها، با لحنی طنزآمیز اشاره میشود که:
دیگر فقط مسئله زمان است تا والدین وسواسگرا (helicopter parents) شروع کنند به اندازهگیری سرعت سَکادهای چشم فرزندانشان، تا تصمیم بگیرند که آنها را در تیم بیسبال کودکان ثبتنام کنند یا در کلاس تئاتر!