در سال ۱۹۴۶، گروهی از کودکان روسی از سازمان پیشاهنگی اتحاد جماهیر شوروی به نام "سازمان سراسری پیشاهنگی ولادیمیر لنین"، یک نسخه چوبی کندهکاریشده از نشان بزرگ ایالات متحده را به اورل هریمن، سفیر وقت آمریکا در اتحاد جماهیر شوروی، هدیه دادند.
این هدیه که بهعنوان نمادی از دوستی به متحد زمان جنگ جهانی دوم شوروی ارائه شد، در اقامتگاه رسمی سفیر در خانه اسپااسو در مسکو نصب شد. این نشان به مدت هفت سال بر دیوار اتاق مطالعه آویزان بود تا اینکه به شکلی تصادفی و با یک ترفند، وزارت امور خارجه آمریکا کشف کرد که این نشان چیزی فراتر از یک تزئین ساده است.
این یک ابزار جاسوسی بود.
شورویها دستگاه شنود بسیار پیشرفتهای در درون این نشان تعبیه کرده بودند—که توسط جامعه اطلاعاتی آمریکا "The Thing" (آن چیز) نامگذاری شد—و طی این مدت به مکالمات هریمن و جانشینانش گوش میدادند. جورج کنان، سفیر آمریکا در زمان کشف دستگاه، نوشت: «این دستگاه برای زمان خودش یک شاهکار شگفتانگیز از مهندسی الکترونیک کاربردی بود. با کشف آن، به نظر میرسید که هنر جاسوسی بیندولتی وارد مرحلهای جدید از فناوری شده است.»
دیپلماتها و سایر آمریکاییهای مقیم شوروی مدتها بود که گمان میکردند "دیوارهای مسکو گوش دارند". هنری ج. هاید، نماینده کنگره، در اواخر جنگ سرد در مجلس نمایندگان گفت: «شهرت روسیه به جاسوسی و شنود، حتی به دوران تزارها بازمیگردد.» او به نقل از جیمز بیوکنن، وزیر وقت ایالات متحده در سنپترزبورگ در دهه ۱۸۳۰ و بعدها رئیسجمهور آمریکا، گفت: «ما همیشه توسط جاسوسانی از سطوح بالا و پایین احاطه شدهایم. بهسختی میتوان خدمهای استخدام کرد که مأمور مخفی پلیس نباشد.»
در اوایل قرن بیستم، جاسوسی انسانی با فناوریهای نوینی مانند شنود تلفنی و دستگاههای ضبط صوت مخفی تقویت شد. به میهمانان خانه اسپااسو هنگام ورود کارتهایی داده میشد که هشدار میداد تمام اتاقها و حتی باغ تحت نظارت هستند. «The Thing» یکی از پیشرفتهترین ابزارهای جاسوسی آن دوران بود. این دستگاه توسط لِف سرگِیویچ ترمین، که در آمریکا با نام لئون ترمین، مخترع ساز ترمین، شناخته میشود، طراحی شده بود. او مدتی در آمریکا زندگی کرده بود، اما کمی قبل از جنگ جهانی دوم به دلیل مشکلات مالی به شوروی بازگشت. ترمین به زندان فرستاده شد و سپس در یک "شاراشکا" (آزمایشگاه مخفی درون نظام اردوگاههای کار اجباری) به کار گرفته شد تا راهی بهتر برای شنود خانه اسپااسو بیابد.
دستگاهی که او طراحی کرد شامل آنتن و سیلندری با غشای نازک بهعنوان میکروفون بود. مأموران شوروی که در آنسوی خیابان خانه اسپااسو مستقر بودند، دستگاه را با تاباندن امواج رادیویی فعال میکردند. امواج برگشتی که توسط غشای لرزان تغییر مییافت، حاوی صدای صحبتها بود و بدینگونه مکالمات به شوروی منتقل میشد.
رابرت براون در کتاب خود درباره نظارت فنی اولیه، تهاجم الکترونیکی نوشت: «نبوغ بزرگ "The Thing" در سادگیاش بود. این دستگاه باتری یا سیم نداشت، بنابراین چیزی برای کشف شدن وجود نداشت، و فقط زمانی فعال میشد که شورویها با امواج رادیویی آن را "روشن" میکردند؛ بنابراین تقریباً غیرقابل کشف بود.»
وزارت خارجه آمریکا زمانی به وجود چنین دستگاهی مشکوک شد که در اوایل دهه ۵۰ میلادی، اپراتورهای رادیویی بریتانیایی و آمریکایی بهصورت تصادفی صدایی مشابه صدای دیپلماتهای خود را در امواج رادیویی شوروی دریافت کردند.
این اتفاقات، و همچنین بازسازی خانه اسپااسو توسط کارگران شوروی پیش از ورود سفیر جدید، جورج کنان، در سال ۱۹۵۲—فرصتی عالی برای نصب ابزارهای جدید شنود—منجر به چندین عملیات جستوجوی امنیتی شد که هیچ نتیجهای در پی نداشت.
کنان در خاطراتش نوشت: «ظاهر معصومانه دیوارهای این ساختمان قدیمی آنقدر پاک و ساده بود که یا باید فرض میکردیم روشهای شوروی کاملاً تغییر کرده (که شواهدی بر آن نبود) یا روشهای کشف ما از رده خارج شدهاند.»
در این مرحله، دو متخصص امنیتی وزارت خارجه، جان فورد و جوزف بِژیان، در سپتامبر وارد مسکو شدند تا جستوجویی دقیقتر انجام دهند. بِژیان، که همکارانش او را "تاجر فرش" مینامیدند، مظنون بود که شورویها دستگاهها را قبل از جستوجوها جمعآوری کرده و پس از اتمام، مجدداً نصب کردهاند. او بهعنوان مهمان خانگی کنان جا زد، تجهیزاتش را پنهانی از قبل فرستاد، و چند روز را با بازی و صحبت با خدمه سپری کرد تا در شبها به جستوجو بپردازد.
وقتی هیچ چیزی نیافتند، فورد و بِژیان پیشنهاد دادند که اگر کنان وانمود کند دارد یک گزارش دیپلماتیک محرمانه را دیکته میکند، ممکن است ابزار شنود فعال شود و قابل شناسایی گردد.
در یکی از شبها، کنان در اتاق مطالعه با منشیاش نشسته بود و متنی بیضرر اما در ظاهر محرمانه را دیکته میکرد. همزمان فورد و بِژیان با دستگاههای شناسایی در خانه به جستوجو پرداختند.
کنان نوشت که در حین دیکته کردن، بِژیان ناگهان صدای او را از طریق گیرندهاش شنید و منبع آن را دنبال کرد. سیگنال از پشت نشان بزرگ روی دیوار میآمد. او حکاکی چوبی را برداشت، چکش بنایی در دست گرفت و شروع به شکستن دیوار کرد. سیگنال قطع شد. بِژیان متوجه شد که دستگاه در خود نشان پنهان شده و شروع به تخریب آن کرد.
کنان نوشت: «در حالیکه هنوز مشغول دیکته بودم، تماشاگر خاموش و شگفتزده این صحنه عجیب بودم. چند لحظه بعد، تکنسین با هیجانی شدید، از دل نشان شکسته، دستگاه کوچکی به اندازه یک مداد بیرون کشید.»
کنان اضافه کرد: «در آن لحظه، احساس حضور شخص سومی در اتاق، شنوندهی نامرئی، بسیار پررنگ بود. انگار میتوانستی نفسهایش را بشنوی. همه میدانستند که نمایشی عجیب و تاریک در حال اجراست.»
آن شب، بِژیان با دستگاه زیر بالشاش خوابید تا مأموران شوروی نتوانند آن را پس بگیرند. روز بعد، دستگاه به واشنگتن فرستاده شد تا توسط سازمانهای اطلاعاتی آمریکا بررسی و شبیهسازی شود. این کشف، آغازی بود بر رقابت تسلیحاتی جدید میان شوروی و آمریکا در زمینه ساخت ابزارهای شنود پیشرفتهتر و مقابله با آنها.
در سالهایی که "The Thing" روی دیوار خانه اسپااسو نصب بود، خانه محل رفتوآمد میهمانان مهمی از جمله ژنرال آیزنهاور، کارکنان کاخ سفید و دهها عضو کنگره بود. یکی از اعضای تیم شوروی که خانه را رصد میکردند بعدتر گفت که آنها «اطلاعات خاص و بسیار مهمی به دست آوردند که به ما در پیشبینی و اعمال سیاست خارجی در دوران سخت جنگ سرد مزیتی چشمگیر داد.»
اما نهایتاً، همین عقاب چوبی، برای شورویها دردسرساز شد. در ۱ مه ۱۹۶۰، شوروی یک هواپیمای جاسوسی U-2 آمریکا را بر فراز خاک خود سرنگون کرد. در جلسه شورای امنیت سازمان ملل در همان ماه، نماینده شوروی آمریکا را به جاسوسی متهم کرد و قطعنامهای برای محکومیت این پروازها پیشنهاد داد. پس از چند روز حمله لفظی از سوی شوروی، هنری کابوت لاج جونیور، سفیر آمریکا در سازمان ملل، در واکنشی هوشمندانه، نسخه چوبی نشان و دستگاه شنود درون آن را در برابر شورای امنیت و خبرنگاران به نمایش گذاشت.
فردای آن روز، قطعنامه شوروی با رأی ۷ به ۲ رد شد.