از آغاز فعالیت خود، ویکیلیکس به یکی از جنجالیترین پلتفرمهای عصر دیجیتال تبدیل شده است. این وبسایت شیوه انتشار اطلاعات، افشای دادههای محرمانه و نقش افشاگران را به شکلی بنیادین تغییر داده است. ویکیلیکس که در اواسط دهه ۲۰۰۰ تأسیس شد، خود را سازمانی برای شفافیت رادیکال معرفی کرد و با دولتها و شرکتهای بزرگ به مقابله پرداخت. در ادامه، به مهمترین لحظات در تاریخچه پیچیده این وبسایت میپردازیم.
آغاز فعالیت: تولد ویکیلیکس (۲۰۰۶)
ویکیلیکس در دسامبر سال ۲۰۰۶ توسط جولیان آسانژ، فعال استرالیایی و برنامهنویس کامپیوتر، راهاندازی شد. این پلتفرم برای افشاگران طراحی شده بود تا بتوانند بهصورت امن و ناشناس، اطلاعات محرمانه یا حساس را منتشر کنند. هدف اصلی ویکیلیکس افزایش شفافیت و پاسخگویی قدرتها بود.
در ابتدا، ویکیلیکس مدعی بود که تیمی متشکل از داوطلبان از جمله روزنامهنگاران، ریاضیدانان و متخصصان فناوری دارد. نخستین افشاگریهای آن شامل اسناد مربوط به فساد در کنیا، قتلهای فراقانونی در آن کشور و راهنماهای نظامی ایالات متحده بود.
ورود به عرصه جهانی (۲۰۱۰)
سال ۲۰۱۰ نقطه عطفی در فعالیت ویکیلیکس بود و این سازمان با انتشار مجموعهای از اسناد حساس نظامی و دیپلماتیک ایالات متحده که توسط چلسی منینگ، تحلیلگر اطلاعاتی ارتش آمریکا، افشا شده بود، به شهرت جهانی رسید. از جمله مهمترین افشاگریهای این سال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قتل عام مستند (Collateral Murder) (آوریل ۲۰۱۰): ویدئوی محرمانهای از حمله هلیکوپتر آمریکایی در بغداد در سال ۲۰۰۷ که به کشته شدن چندین نفر از جمله دو خبرنگار رویترز انجامید.
- دفتر خاطرات جنگ افغانستان (ژوئیه ۲۰۱۰): بیش از ۷۵٬۰۰۰ سند از جنگ افغانستان که تلفات غیرنظامی و نقش سرویس اطلاعات پاکستان را نشان میداد.
- اسناد جنگ عراق (اکتبر ۲۰۱۰): نزدیک به ۴۰۰٬۰۰۰ سند از تخلفات، شکنجه بازداشتشدگان و تلفات غیرنظامیان.
- کابلهای دیپلماتیک آمریکا (نوامبر ۲۰۱۰): افشای بیش از ۲۵۰٬۰۰۰ پیام دیپلماتیک بین سفارتهای آمریکا که فعالیتهای دیپلماتیک پنهان را آشکار ساخت.
این افشاگریها موجی از اعتراضات جهانی، پیگردهای قضایی و بحثهای داغ درباره آزادی مطبوعات در مقابل امنیت ملی را برانگیخت.
پیامدهای قانونی و سیاسی
پس از افشاگریهای سال ۲۰۱۰، دولت آمریکا تحقیقات جنایی علیه ویکیلیکس و آسانژ را آغاز کرد. چلسی منینگ در مه ۲۰۱۰ بازداشت شد و بعداً به ۳۵ سال زندان محکوم شد (که توسط باراک اوباما در سال ۲۰۱۷ بخشیده شد). آسانژ نیز با مشکلات قانونی جدی مواجه شد، از جمله صدور حکم بازداشت از سوی سوئد به اتهام سوء رفتار جنسی که وی آن را رد کرد.
در سال ۲۰۱۲، آسانژ به سفارت اکوادور در لندن پناه برد تا از استرداد به سوئد و احتمالاً ایالات متحده جلوگیری کند. او نزدیک به هفت سال در آنجا زندگی کرد.
انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و ارتباط با روسیه
ویکیلیکس بار دیگر در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ خبرساز شد، زمانی که ایمیلهای کمیته ملی حزب دموکرات (DNC) و جان پودستا، رئیس ستاد انتخاباتی هیلاری کلینتون، را منتشر کرد. نهادهای اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که این افشاگریها بخشی از کارزار نفوذ روسیه در انتخابات بودهاند، هرچند آسانژ دریافت ایمیلها از منابع روسی را رد کرد.
این موضوع دیدگاهها نسبت به ویکیلیکس را دو قطبی کرد — منتقدان آن را ابزاری برای سوءاستفاده سیاسی دانستند، در حالی که طرفدارانش آن را ابزاری برای افشای حقیقت میدانستند.
دستگیری و زندان جولیان آسانژ
در آوریل ۲۰۱۹، اکوادور پناهندگی آسانژ را لغو کرد و پلیس بریتانیا او را دستگیر کرد. او از سفارت بیرون کشیده شد و به دلیل تخلف از وثیقه، به ۵۰ هفته زندان محکوم گردید. دولت ایالات متحده رسماً درخواست استرداد او را با اتهام توطئه برای نفوذ به رایانه و چندین اتهام تحت قانون جاسوسی ارائه کرد — اقدامی که زنگ خطر را برای مدافعان آزادی رسانه به صدا درآورد.
تا سال ۲۰۲۵، آسانژ همچنان در بریتانیا در حبس است و با روند استرداد به آمریکا مبارزه میکند. پرونده او همچنان نقطه عطفی در بحثهای حقوقی و سیاسی است.
میراث و تأثیر
ویکیلیکس بدون تردید چشمانداز روزنامهنگاری و افشاگری را دگرگون کرده است. این سازمان:
بحثهای جهانی در مورد حریم خصوصی، شفافیت و امنیت سایبری را برانگیخته است.
با این حال، ویکیلیکس به خاطر بیاحتیاطی، سوگیری سیاسی و فقدان نظارت و ویراستاری نیز مورد انتقاد قرار گرفته — به ویژه هنگامی که افشاگریها جان افراد را به خطر انداخت یا در روندهای انتخاباتی اثرگذار بود.
سخن پایانی
ویکیلیکس در تقاطع فناوری، اخلاق و ژئوپلیتیک قرار دارد. چه آن را قهرمان حقیقت بدانیم و چه تهدیدی برای امنیت ملی، داستان آن بازتابدهنده قدرت عظیم — و خطرات بالقوه — شفافیت رادیکال در عصر دیجیتال است.