گرتا تونبرگ به دنبال دیده شدن بیشتر

بهروز فیض
توسط:
0

 متأسفم که به اطلاع شما برسانم گرتا تونبرگ دوباره خبرساز شده است. واقعاً دلیلش تقریباً اهمیتی ندارد – باز هم مزخرفاتی درباره غزه و «نسل‌کشی»که لحظه‌ای دیگر به آن خواهیم پرداخت، اما واقعاً دلیل اصلی اینکه اینجا هستیم، این نیست.



گرتای جوان را به یاد دارید، درست است؟ آن فعال محیط زیست سوئدی با چهره‌ای ترشرو که رسانه‌ها در سال 2018 او را به یک سلبریتی جهانی تبدیل کردند؟ احتمالاً برخی از جزئیات را به خاطر دارید، اما همیشه خوب است به خودمان یادآوری کنیم که سال 2018 چه دوران فوق‌العاده متفاوتی بود: یک دختر نوجوان با موفقیت از مشکلات عصبی محیط زیستی خود بهره برد تا والدینش را فریب دهد و اجازه بگیرد که جمعه‌ها به مدرسه نرود.


این به اندازه کافی تأثیرگذار بود، اما بعد – در اقدامی که مطمئناً حتی خود او را هم شگفت‌زده کرده بود – نخبگان چپ‌گرای جهانی نیز تصمیم گرفتند در این معامله، شهرت جهانی و «اقتدار اخلاقی غیرقابل تردید» را به تونبرگ اعطا کنند. او در نهایت نمادی عالی بود، مشتاق برای خواندن متنی که دهه‌ها بود در قلبشان می‌نوشتند: سیاره در حال مرگ است، نسل‌های آینده محکوم به تراژدی هستند، همه اینها تقصیر ما بزرگسالان خودخواه و نفت‌خوار است – و حالا، یک دختر 15 ساله خشمگین اینجاست تا شما را بابت آن احساس گناه بدهد.


چه کسی می‌تواند اوج همه اینها را فراموش کند، آن کمدی افسانه‌ای سخنرانی تونبرگ در سازمان ملل در سال 2019؟ تونبرگ که به وضوح از روی یک متن می‌خواند و حالت‌های بازیگری به خود می‌گرفت – با فریاد «چطور جرأت می‌کنید؟» و گریه کردن درباره «رویاهای دزدیده شده» و «کودکی دزدیده شده» انگار که 72 ساعت متوالی بیدار بوده و از فردی کروگر فرار می‌کرده – غرب سرمایه‌داری را به خاطر هتک حرمت به امیدهای افراد عصبی مانند خودش محکوم کرد. او با صدایی سرد هشدار داد: «ما شما را زیر نظر خواهیم داشت»، مانند مادام دفارژی با چشمان ریز که نام همه افراد بالای 30 سال را در لیست اعدام خود می‌بافد.


اگر آن زمان حواستان نبود، تقریباً دلم برایتان می‌سوزد؛ خیلی چیزها درباره مسیری که جهان در آن پیش می‌رفت، یاد می‌گرفتید. اگرچه دوره جورج فلوید در سال 2020 امروزه عموماً به عنوان اوج دوران «وُک» شناخته می‌شود، اما واضح است که این جریان از سال 2018 اینجا بوده. در واقع، «اوج وُک» مسلماً در 8 نوامبر 2016 آغاز شد.در آن دوران به یک دختر نوجوان با اختلال عصبی، اقتدار اخلاقی عالی بر بشریت توسط بزرگسالانی داده شد که از روی ناچاری می‌خواستند از «آسیب‌پذیری» او برای مجبور کردن جهان به پذیرش دستور کار اکو-سوسیالیستی که توسط گردانندگانش تبلیغ می‌شد، استفاده کنند. از ما خواسته شد همه اینها را بسیار جدی بگیریم.


باید برای تونبرگ تجربه بسیار لذت‌بخشی بوده باشد که مرکز این همه ستایش قرار گیرد. این را به این دلیل حدس می‌زنم که او از آن زمان، مدت‌ها پس از اینکه توجه رسانه‌ها به جای دیگری معطوف شد، به دنبال همان احساس است. در دوره بایدن، رسانه‌ها دیگر علاقه‌ای به برجسته کردن فوریت آخرالزمان‌گرایی جوانان نداشتند. (این موضوع زمانی که ترامپ رئیس‌جمهور بود، اهمیت بیشتری برای تأکید داشت.) و بنابراین، کانون توجه ناپدید شد.


تونبرگ که برای حفظ ارتباط خود تشنه بود، با تشدید تاکتیک‌های خود پاسخ داد و به دنبال دستگیری در اعتراضات ضد معدن و ضد نفت در سراسر اروپا بود تا تیتر خبرها را به خود اختصاص دهد. اما واکنش رسانه‌ها بی‌میل بود و هیجان از بین رفته بود. کوچکترین تعجبی نکردم وقتی که او بلافاصله پس از کشتار 7 اکتبر از فعالیت زیست‌محیطی (قدیمی و از کار افتاده) به فعالیت طرفدار فلسطین (جدید و جذاب برای جوانان این روزها) روی آورد. یک سال بعد، او به طور نمایشی خود را در برنامه‌های پادکست دستگیر می‌کرد تا همبستگی خود را با حماس نشان دهد.


و اکنون، ظاهراً او در یک قایق به عنوان بخشی از یک ناوگان فعالان است که به سمت غزه می‌رود برای . . . واقعاً هیچ دلیل خاصی ندارد. آنها ادعا می‌کنند که کمک‌های امدادی حمل می‌کنند تا «محاصره غزه را برطرف کنند»، اما این بهانه واضحی برای یک عملیات تبلیغاتی بین‌المللی کم‌خطر است. اسرائیل تقریباً مطمئناً قایق تونبرگ را توقیف کرده و بقیه «ناوگان آزادی» را قبل از رسیدن به خشکی متوقف خواهد کرد. کسانی که در قایق هستند مطمئناً آیفون‌های خود را بیرون می‌آورند تا این ماجرا را فیلمبرداری کنند. شعارها داده می‌شود، کلیپ‌ها منتشر می‌شوند. و وقتی روز به پایان برسد، همه افراد درگیر به خودشان به خاطر انجام کار خوب تبریک می‌گویند: آفرین، تغییر واقعی در جهان ایجاد کردید.


سرنوشت تونبرگ کوچکترین اهمیتی برایم ندارد. اگر نیروی دریایی اسرائیل بخواهد قایق او را از زیر آب سوراخ کند، همانطور که فرانسوی‌ها برای غرق کردن «رینبو واریور» انجام دادند، برای من مشکلی نیست. هرگز نمی‌خواهم دوباره درباره او بنویسم، و مگر اینکه به بمب‌گذاری انتحاری دست بزند، قصد ندارم این کار را بکنم. هرچند که چهره عبوس و ادعای بی‌اساس او او را به یک شخصیت کمدی تبدیل می‌کند، اما از نظر اخلاقی او را منزجر کننده می‌دانم.

برچسب :

ارسال یک نظر

0نظرات

ارسال یک نظر (0)