لانا دل ری در سال ۲۰۱۲ با آلبوم Born To Die نخستین حضور خود را در یک شرکت بزرگ موسیقی تجربه کرد. این آلبوم با شک و تردید منتقدان روبهرو شد، اما در همان زمان دختران نوجوان در تامبلر به شدت به آن علاقهمند شدند. در نگاه اول، منتقدان شخصیت او را غیرقابلتحمل و صدای سبک و شناور او را ساختگی و اغراقآمیز توصیف کردند. بیش از یک دهه بعد، نگاهها تغییر کرده و دل ری با انتشار آثار جدید و تکامل هنری خود جایگاه متفاوتی پیدا کرده است.
اینکه Born To Die پس از ۱۳ سال همچنان در جدولها حضور دارد، شاید بزرگترین نشانه موفقیت دل ری باشد. با این حال، در زمان انتشار، این آلبوم جدی گرفته نشد. آثار او بارها بهاشتباه تفسیر شده و در هالهای از برداشتهای غلط و روایتهای نادرست قرار گرفته است. در سالهای اخیر، او در چندین مصاحبه و گزارش مجلهای تصویری واقعیتر از خود ارائه کرده است. یکی از نمونهها در سال ۲۰۲۳ در مجله Harper’s Bazaar منتشر شد؛ جایی که نویسنده به خانه دل ری رفت ـ خانهای کوچک و ساده با پلهای شکسته در ایوان و مبلمان کهنه در حیاط.
آلبوم Born To Die بارها و بارها ارزش خود را ثابت کرده است و اکنون رکوردی تاریخی در جدول بیلبورد 200 ثبت کرده. تا دسامبر 2025، این آلبوم 618 هفته در جدول حضور داشته است. در فوریه 2012 به رتبه دوم رسید و از آن زمان تقریباً بهطور مداوم در جدول باقی مانده است. 618 هفته معادل حدود 142 ماه است، یعنی نزدیک به 12 سال؛ در بیشتر طول عمرش، این آلبوم جایی در بیلبورد 200 داشته است.
این دستاورد باعث شده Born To Die طولانیترین آلبوم از نظر حضور در جدول بیلبورد 200 در میان هنرمندان زن باشد. در سال 2012، این آلبوم بهسرعت پنجمین آلبوم پرفروش سال شد؛ موفقیتی چشمگیر برای یک اثر نخستین.
هرچند در آن زمان تصویر لانا دل ری محل بحث بود، اما حالوهوای «رویای دختر آمریکایی» او بهسرعت دل طرفدارانش را برد. منتقدان سرگرم بحث بودند که آیا او واقعاً صادق است یا صرفاً با تاکتیکهای بازاریابی در صحنه موسیقی مستقل طرفدار جمع میکند. در همین حال، دنبالکنندگان اولیهاش در فضای آنلاین همهچیز را با اشتیاق پذیرفتند.
پس از انتشار موزیکویدئوی Born To Die، تاجهای گل روی تامبلر به مدی فراگیر تبدیل شدند. زیباییشناسی «دخترک ظریف، رؤیایی، با سایهای از مسائل پدر» نه بهآرامی بلکه ناگهان از دل خاکی که فیلم Lolita (1997) آن را دفن کرده بود، بیرون جهید. لانا دل ری این موج را به راه انداخت؛ نه کاملاً بهتنهایی، اما موسیقی و تصویر او جرقهای بود که بعداً توسط گروههایی مانند The Neighborhood، ملانی مارتینز، آلبوم AM از Arctic Monkeys در سال 2013 و هر هنرمند ایندیپاپی که در نام هنریاش «پرنسس» داشت، شعلهور شد.

