دانشمندان این بار بدون دستکاری مستقیم بدن موشها آزمایشی انجام دادند و فقط قفسهایشان را باز کردند.
در این پژوهش جدید در دانشگاه کرنل، موشهایی که همیشه در محیطهای بسته و کنترلشده آزمایشگاهی بزرگ شده بودند، به یک محوطه بزرگ روباز منتقل شدند. آنها میتوانستند روی خاک واقعی بدوند، حفاری کنند، بالا بروند و با شرایط واقعی مثل هوا، بوهای ناآشنا و محیط طبیعی روبهرو شوند.
نتایج این تحقیق که در مجله Current Biology منتشر شده، نشان میدهد تنها پس از یک هفته حضور در فضای باز، رفتارهای اضطرابی موشها که معمولاً پایدار تلقی میشود، به شکل قابل توجهی کاهش یافت.
زیپل، زیستشناس دانشگاه کرنل، در گفتوگو با خبرنامه این دانشگاه گفت موشها را فقط یک هفته در محیط باز قرار دادند و آنها دوباره به سطح اولیه رفتارهای اضطرابی خود برگشتند؛ بدون دارو و بدون مداخله طولانی، فقط با قرار گرفتن در دنیایی گستردهتر.
برای درک اینکه چرا این موضوع توجه دانشمندان را جلب کرده، باید دید اضطراب در موشهای آزمایشگاهی چگونه سنجیده میشود. پژوهشگران از وسیلهای به نام «هزارتوی بعلاوه مرتفع» استفاده میکنند؛ سکویی بلند به شکل علامت مثبت که دو بازوی بسته و دو بازوی باز دارد. موشها معمولاً بازوهای باز را بررسی میکنند و سپس به بازوهای بسته برمیگردند. این عقبنشینی نشانه اضطراب تلقی میشود و وقتی ظاهر شود، معمولاً پایدار است، حتی زمانی که داروهای ضداضطراب استفاده میشود.
اما موشهایی که بیرون از آزمایشگاه بودند رفتار متفاوتی نشان دادند. واکنشهای ترس آنها پس از مدتی حرکت در زمینهای ناهموار و مواجهه با محرکهای حسی مختلف کاهش یافت. زیپل توضیح داد که زندگی در محیطی طبیعی هم از شکلگیری واکنش اولیه ترس جلوگیری میکند و هم میتواند واکنشی را که قبلاً ایجاد شده دوباره تنظیم کند.
مایکل شیهن، عصبزیستشناس، این موضوع را به شکلی توضیح داد که برای انسان هم آشنا به نظر میرسد. او گفت اگر هر روز با تجربههای متنوع روبهرو شوید، بهتر میتوانید تشخیص دهید چه چیزی واقعاً ترسناک یا تهدیدکننده است. اما اگر فقط چند تجربه محدود داشته باشید و ناگهان با موقعیتی کاملاً متفاوت روبهرو شوید، احتمالاً واکنش اضطرابی نشان میدهید.
این موضوع احتمال نگرانکنندهای را مطرح میکند: شاید برخی واکنشهای ترس بیشتر به محدود بودن تجربهها مربوط باشد تا وجود مشکلی ذاتی.
پژوهشگران تأکید میکنند که نباید این نتایج را مستقیماً به انسان تعمیم داد، زیرا اضطراب دلایل مختلفی دارد؛ از جمله تجربههای آسیبزا، عوامل شیمیایی و شرایط محیطی. با این حال، این مطالعه نشان میدهد محیطهای آزمایشگاهی چطور میتوانند رفتار را شکل دهند و چگونه واکنشهای موقعیتی بهسادگی بهعنوان ویژگیهای دائمی تفسیر میشوند.
برای این موشها، کاهش اضطراب از طریق گسترش محیط زندگی به دست آمد، نه مداخله مستقیم. دنیای بزرگتر اطلاعات بیشتری در اختیار دستگاه عصبی آنها قرار داد.

