سینهسرخ بزرگ (Great tit) پرندهای کوچک و زردرنگ از خانوادهی پرندگان آوازخوان است که در جنگلهای اروپا بسیار رایج است. این پرندهها معمولاً در فصل جفتگیری تکهمسر هستند و پس از بزرگ کردن جوجههایشان از یکدیگر جدا میشوند. اما تحقیقات جدید نشان میدهد که این «طلاق سینهسرخها» ممکن است نتیجهی روابط اجتماعی پیچیدهای باشد که در طول و پس از فصل تولیدمثل شکل میگیرند.
این مقاله که در تاریخ ۳۰ ژوئیه در نشریه Proceedings of the Royal Society B منتشر شد، گزارش میدهد که همهی جفتهای سینهسرخ در اواخر تابستان، با پایان فصل تولیدمثل، از هم جدا نمیشوند. بخشی قابلتوجه از این پرندهها در تمام طول زمستان با هم میمانند و در بهار دوباره پیوند جفتگیری خود را تازه میکنند. برخی دیگر اما از همان اواخر تابستان شروع به فاصله گرفتن میکنند و در طول پاییز و زمستان در زمانهای مختلف از هم جدا میشوند. به عبارت دیگر، وضعیت روابط این پرندهها پیچیده است و دلایل آن هنوز بهطور کامل روشن نیست.
«یافتههای ما نشان میدهند که روابط پرندگان ثابت و تغییرناپذیر نیستند»، آدلاید دیزی آبراهام، نویسنده اصلی مطالعه و زیستشناس رفتاری از دانشگاه آکسفورد در بریتانیا، در بیانیهای گفت. «به نظر میرسد طلاق یک فرآیند اجتماعی است که به مرور زمان شکل میگیرد.»
در این مطالعه، آبراهام و همکارانش سینهسرخهای بزرگی را که در جنگلهای اطراف آکسفورد زندگی میکردند، دنبال کردند. این پرندهها دارای یک برچسب رادیویی کوچک بودند که به محققان اطلاع میداد هر زمان که پرندهای به یکی از چندین ایستگاه تغذیهی تعبیهشده توسط تیم نزدیک شده است. طی سه سال، محققان دادههای اجتماعی این پرندگان را با بررسی اینکه کدام پرندهها بیشتر با هم معاشرت دارند جمعآوری کردند.
شگفتانگیز بود که ترکیب جفتهای سینهسرخ به اندازهای که پیشتر تصور میشد تصادفی یا صرفاً وابسته به نزدیکی مکانی نبود. اگرچه جفتگیری اولیه ممکن است به خاطر نزدیکی پرندگان باشد، اینکه این جفتها در کنار هم باقی بمانند، به احتمال زیاد به «تصمیمگیری اجتماعی» در طول فصل بستگی دارد. مقاله همچنین نشان میدهد که نشانههای طلاق بین سینهسرخها از اواخر تابستان ظاهر میشود و در زمستان آشکارتر میگردد.
«آن پرندههایی که از هم جدا میشوند، از همان ابتدا به اندازهی پرندههای وفادار در ایستگاههای تغذیه با هم دیده نمیشوند»، آبراهام به NPR گفت. «و این فاصلهگیری در طول زمستان بیشتر میشود.»
البته مقاله توضیح قطعیای ارائه نمیدهد که دقیقاً چه چیزی باعث جدایی این جفتها میشود — گرچه، منصفانه است بگوییم که پرندهها هم خیلی اهل بیان مسائل خصوصی خود نیستند. اما این مطالعه سوالات جالبی را مطرح میکند، از جمله اینکه: آیا پرندههای جداشدهای که جفت جدید پیدا میکنند، به همان اندازه در تولیدمثل موفق هستند؟ آیا الگوهای رفتاری متفاوتی در تربیت جوجهها دارند؟ آیا گزینههای جفتگیری بهتر بر آنها تأثیر میگذارد؟ یا برخی پرندهها توسط رقبای قویتر کنار زده میشوند؟ خوشبختانه، به نظر میرسد خود محققان هم به دنبال پاسخ به این پرسشها هستند و نتیجه گرفتهاند که تحقیقات آینده باید به بررسی علل این روابط بپردازند.
«پیگیری این پرندهها در طول فصلها و طی چندین سال به ما اجازه میدهد تا ببینیم روابط چگونه در طبیعت شکل میگیرند و از هم میپاشند — چیزی که مطالعات کوتاهمدت نمیتوانند نشان دهند»، جاش فیرث، نویسنده ارشد مطالعه و زیستشناس رفتاری از دانشگاه لیدز در بریتانیا، در همین بیانیه گفت.
آبراهام افزود: «در واقع، در آن دسته پرندههایی که از پنجرهی خانهتان میبینید، اتفاقات بسیار بیشتری در جریان است از آنچه فکر میکنید.»
وقتی به هوش غیرانسانی فکر میکنیم، معمولاً ذهنمان بیشتر به موضوعات بزرگتری مانند حیات فرازمینی میرود. اما همانطور که این مطالعه نشان میدهد، هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دربارهی موجودات زنده روی زمین وجود دارد — موجوداتی که هم مهماند و هم دوستداشتنی، و وفاداری سینهسرخها نمونهی خوبی از آن است.