در اقتصاد جدید مبتنی بر هوش مصنوعی، به نظر میرسد هیچ شغلی در امان نیست، حتی در یک کسبوکار موفق. بخش ایکسباکس مایکروسافت نمونه بارز این موضوع است. در سهماهه گذشته، درآمد این بخش نسبت به سال قبل ۸ درصد افزایش داشته است. با این حال، همین بخش اکنون در مرکز بزرگترین موج تعدیل نیروهای مایکروسافت از سال ۲۰۲۳ تاکنون قرار گرفته است؛ هزاران نفر از کارکنان آن، بخشی از ۹۰۰۰ شغلی هستند که مایکروسافت روز چهارشنبه حذف کرد.
در یادداشتی که توسط فیل اسپنسر، رئیس بخش بازیهای مایکروسافت، برای کارکنان شوکهشده این شرکت ارسال شد و وبسایت گیزمودو آن را بررسی کرده، او یک نمونه کامل از زبان دوپهلو و مبهم شرکتها را به نمایش گذاشت. اسپنسر در حالی از یک دور جدید و گسترده تعدیل نیرو در بخش ایکسباکس خبر داد که همزمان تأکید میکرد که اوضاع کسبوکار بهتر از همیشه است.
او نوشت: «میدانم این تغییرات در زمانی رخ میدهند که ما بیش از هر زمان دیگری بازیکن، بازی و ساعتهای بازی داریم. نقشه راه ما برای پلتفرم، سختافزار و بازیها هرگز قویتر از حالا نبوده است.»
و با این حال، در همان متن تأیید کرد که هزاران شغل حذف خواهد شد و شرکت «در برخی بخشها کار را متوقف یا کاهش خواهد داد». یادداشتی جداگانه از رئیس استودیوهای بازیسازی ایکسباکس، مت بوتی، وضعیت را شفافتر کرد: پروژههای جاهطلبانه و موردانتظار مانند Perfect Dark و Everwild لغو میشوند و حداقل یک استودیو، The Initiative، که یکی از استودیوهای جدید و مطرح مایکروسافت بود، بهطور کامل تعطیل خواهد شد.
پس واقعاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ اگر شرکت قویتر از همیشه است، چرا هزاران نفر را اخراج میکند و سالها کار خلاقانه را کنار میگذارد؟
پاسخ در چیزهایی نیست که این یادداشتها میگویند، بلکه در چیزهایی است که عمداً نمیگویند: هوش مصنوعی.
اصطلاحات شرکتی مثل «چابکی»، «کارآمدی» و «حذف سطوح مدیریتی» در واقع پوششی برای یک چرخش استراتژیک حسابشده و بیرحمانه است. مایکروسافت در حال حرکت به سوی یک مدل جدید توسعه بازی است، مدلی که به نیروی انسانی کمتری نیاز دارد. این تعدیل نیروها را میتوان اولین قربانیان بزرگ دکترین جدید کارایی مبتنی بر هوش مصنوعی این شرکت دانست.
اسپنسر نوشت: «موفقیتی که اکنون میبینیم، حاصل تصمیمهای سختی است که قبلاً گرفتهایم. حالا هم باید انتخابهایی داشته باشیم تا موفقیت آینده را تضمین کنیم.»
زمانی که از مایکروسافت خواسته شد درباره تناقض آشکار میان ادعای موفقیت تاریخی فیل اسپنسر و اخراج هزاران نفر توضیح دهد، سخنگوی شرکت از اظهار نظر خودداری کرد.
مایکروسافت بهطور مستقیم اعلام نکرده که هوش مصنوعی جایگزین کارکنان در بخش بازی شده است. اما زمانبندی و لحن این یادداشتها، همزمان با تلاش شدید این شرکت برای یکپارچهسازی هوش مصنوعی مولد در همهچیز، از آفیس و آژور گرفته تا گیتهاب کوپایلوت و توسعه بازیها، جای تردید باقی نمیگذارد.
ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، پیشتر گفته بود که هوش مصنوعی اکنون بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از کدهای شرکت را مینویسد. اما این فقط مربوط به خودکارسازی ساده نیست. در توسعه بازیها، ابزارهای هوش مصنوعی اکنون قادرند پسزمینهها و بافتها را تولید کنند، دیالوگها را بنویسند و بومیسازی کنند، مراحل بازی را طراحی کنند، تستهای کنترل کیفیت انجام دهند و حتی در مدیریت پروژهها کمک کنند.
در تئوری، این باید تولید را سریعتر کند و کار توسعهدهندگان را کارآمدتر سازد. اما در عمل، این هم یعنی بسیاری از وظایفی که پیشتر توسط تیمهای کامل انجام میشد، حالا توسط چند نفر و چند مدل هوش مصنوعی انجام میشود. در این الگوی جدید، تیمهای بزرگ خلاق انسانی «مازاد» تلقی میشوند. «تصمیمهای سخت» که اسپنسر به آنها اشاره میکند، در واقع حذف نیروی انسانی و جایگزینی آن با نرمافزار برای حداکثرسازی سود است.
بخش بازی مایکروسافت صرفاً آخرین و پررنگترین میدان آزمایش این فلسفه جدید است. سالهاست که گیمرها منتظر پروژههای جاهطلبانه و خلاقانهای مثل Perfect Dark و Everwild بودهاند. این پروژهها نیازمند تیمهای عظیم هنرمندان، طراحان و مهندسان است که سالها وقت صرف میکنند تا جهانهای جدید خلق کنند. اما این مدل اکنون ناکارآمد تلقی میشود. در عصر هوش مصنوعی، بسیار ارزانتر و سریعتر است که یک تیم کوچک، ابزارهای هوش مصنوعی را مدیریت کند تا این ابزارها محتوا را برای فرانچایزهای موجود و قابل پیشبینی تولید کنند.
زمانی که اسپنسر میگوید «ما آنچه را که در حال شکوفایی است محافظت میکنیم»، منظورش خلاقیت نیست. منظورش یک مدل تجاری است. و در حال حاضر، موفقترین مدل تجاری، مدلی است که بیشترین خودکارسازی و بالاترین حاشیه سود را وعده میدهد، حتی اگر بهای آن هزاران شغل و مرگ ایدههای خلاقانه جدید باشد.
شغلهای کمتر، بازیهای بیشتر؟
مایکروسافت میگوید بیش از ۴۰ پروژه در حال توسعه فعال دارد و برنامه پاییز ۲۰۲۵ آن قوی است. اگر همهچیز طبق برنامه پیش برود، بازیکنان شاید متوجه تفاوت نشوند. بازیها عرضه خواهند شد. پلتفرم شکوفا خواهد شد.
اما در پشت پرده، کسانی که این بازیها را میسازند، یا در حال سازماندهی مجدد هستند، یا اخراج میشوند، یا با کدی که خودشان به آموزش آن کمک کردهاند، جایگزین میشوند. این، همان تحول واقعی در دنیای بازی است. و اگر موفقیت مایکروسافت بر پایه تصمیمهای سخت بنا شده باشد، سختترین تصمیم شاید این باشد: آیندهای در دنیای بازی که در آن، جهانها را هوش مصنوعی میسازد و تعداد کمتری از انسانها میتوانند بخشی از آن باشند.