گرند پری ایتالیا در سال 1988 به نوعی لحظهی تکاندهندهای در توسعه خودرویی تبدیل شد که بعدها به عنوان یکی از مهمترین خودروهای تاریخ پرافتخار مکلارن شناخته شد. این موفقیت به لطف عملکردهای بینظیر راننده افسانهای، آیرتون سنا (و همتیمیاش آلن پروست)، به دست آمد. تیم مکلارن تا آن زمان در تمامی 11 مسابقه فصل فرمول یک روی سکوی قهرمانی قرار گرفته بود و سنا توانسته بود هفت پیروزی کسب کند. اما برخورد او با ژانلویی شلسر از تیم ویلیامز در لحظات پایانی مسابقه، سنا را از رقابت خارج کرد و سایهای بر فصلی درخشان انداخت.
علیرغم نتیجه ناامیدکننده، گوردون موری، مدیر فنی تیم فرمول یک مکلارن در آن زمان، هنگام انتظار در فرودگاه میلان برای پرواز بعدی، به بدشانسی تیم فکر نمیکرد. بلکه او شروع به ترسیم چارچوب یک خودروی سوپراسپرت سهنفره برای استفاده در جاده کرد که بعدها به مکلارن F1 تبدیل شد؛ مفهومی که از دوران جوانی همیشه در ذهنش بود.
پس از متقاعد کردن ران دنیس، رئیس مکلارن، برای حمایت از پروژه رویایی خود، گوردون موری و تیم مکلارن شروع به کار روی ایجاد خودروی F1 کردند که اولین خودروی تولیدی قانونی برای استفاده در جاده از این شرکت بود. کمتر از چهار سال بعد، رویکرد مکلارن با صرف هزینههای بیحدوحصر برای توسعه F1 منجر به خلق ماشینی شد که هنگام رونمایی رسمی در باشگاه اسپرتینگ موناکو در 28 مه 1992 با قیمت 778,000 دلار، دنیای خودرو را شگفتزده کرد.
تواناییهای مکلارن F1 حتی با استانداردهای فوقالعاده بالای ابرخودروهای امروزی همچنان قابلتوجه است. به لطف مهندسی پیشرفته و تمرکز بیوقفه بر اصول اساسی عملکرد، این خودرو به یکی از پرستیدهشدهترین و ارزشمندترین ابرخودروهای تاریخ تبدیل شده است.
با وجود اینکه F1 اولین تلاش مکلارن در ساخت خودروی جادهای بود، مأموریت آن به طرز قابلتحسینی بلندپروازانه بود: ساخت بهترین خودروی اسپرتی که جهان تاکنون دیده است. این هدف بزرگ به طراحان اجازه داد تا خودرو را بدون محدودیتهای معمول صنعت خودرو توسعه دهند و به جای آن، بر بهینهسازی هر جزء از طراحی تمرکز کنند.
فقط 106 نمونه از F1 طی دوره تولید نهسالهاش ساخته شد (این تعداد شامل 28 خودروی مسابقهای F1 GTR که فقط برای پیست بودند نیز میشود)، اما توسعه آن مسیر را برای خودروهای جادهای آینده مکلارن هموار کرد، از جمله MP4-12C، P1 و خودروی اخیراً معرفیشده W1.
طراحی مکلارن F1 یک فهرست واقعی از سختافزارهای عملکرد بالا بود که هدفش دستیابی به خودرویی با قابلیتها و جذابیت بینظیر بود. این خودرو اولین محصول تولیدی بود که از شاسی مونوکوک فیبر کربن استفاده کرد، ویژگیای که شاسی F1 را هم سبک و هم بسیار مستحکم کرد، در حالی که ساختار پشتیبان آن از تیتانیوم ساخته شده بود.
تعلیق بازوی دوتایی (Double-A-arm) به F1 دقتی در پیچها میبخشید که گوردون موری در جستجویش بود. علاوه بر این، عدم وجود سیستمهای الکترونیکی کمکی (از جمله ABS) کنترل این خودرو را بهطور مستقیم شبیه به خودروهای مسابقهای کرده بود، همانطور که چینش موتور وسط و دیفرانسیل عقب نیز به این امر کمک میکرد.
درهای دیهدراال به F1 استایل مناسب یک ابرخودرو را بخشیدند و در عین حال ورود و خروج را، علیرغم موقعیت غیرمتعارف صندلی مرکزی، آسان کردند. با استفاده از پیکربندی سهنفره و قرار دادن راننده در مرکز (با دو صندلی سرنشین در دو طرف، کمی عقبتر)، این طراحی دید خارجی را بهبود بخشید و وزن راننده را به مرکز خودرو منتقل کرد، مشابه با خودروهای مسابقهای تکصندلی.
بدنه بسیار مقاوم مکلارن F1 از فیبر کربن ساخته شد تا وزن را حتی بیشتر کنترل کند، در حالی که عناصر آیرودینامیکی کنترلشده با کامپیوتر و کف تخت خودرو، پایداری را در سرعتهای بیسابقهای که این خودرو میتوانست به آنها دست یابد، تضمین میکردند.
در حالی که ابرخودروهای معاصر مانند فراری F40 و پورشه 959 برای تولید قدرت بالا به القای اجباری (توربو یا سوپرشارژ) متکی بودند، گوردون موری اصرار داشت که مکلارن F1 باید از موتور تنفس طبیعی استفاده کند تا به حداکثر پاسخدهی موتور دست یابد و قابلیت اطمینان را حفظ کند. پس از بررسی گزینههای موتور از هوندا و ایسوزو (گزینه دوم در آن زمان یک موتور 3.5 لیتری V-12 را در یک شاسی لوتوس برای ورود احتمالی به فرمول 1 آزمایش میکرد)، موری به بیامو مراجعه کرد تا موتوری برای ابرخودروی جدید خود توسعه دهد.
به رهبری پل روشه، کارشناس پیشرانه بخش M بیامو، تیم بیامو موتوری کاملاً آلومینیومی با حجم 6.1 لیتر، 48 سوپاپ و DOHC به نام BMW S70/2 طراحی کرد. این موتور با فناوری تایمینگ متغیر سوپاپها و سیستم روغنکاری کارتر خشک مجهز شد و 618 اسببخار قدرت و 479 پوند-فوت گشتاور تولید میکرد. این ترکیب، نسبت قدرت به وزن فوقالعادهای را برای مکلارن F1 به ارمغان آورد که وزن آن کمتر از 2600 پوند رساند که در زمان خود بینظیر بود.
برای انعکاس گرما از شاسی مونوکوک فیبر کربنی و بدنه خودرو، مکلارن محفظه موتور را با فویل طلا پوشاند؛ جزئیاتی که لایهای اضافی از شگفتی و جذابیت به این شاهکار اضافه کرد. انتقال قدرت نیز بهطور انحصاری به چرخهای عقب انجام میشد و از یک جعبهدنده دستی ششسرعته عرضی، که توسط شرکت ویسمان طراحی شده بود، به همراه کلاچ سهصفحهای کربنی بهره میبرد.
در حالی که مکلارن F1 تقریباً در تمامی شاخصهای عملکردی آماری شگفتانگیز داشت، این سرعت مستقیم آن بود که واقعاً دنیای خودرو را متواضع کرد. نمونههای اولیه F1 میتوانستند از حالت سکون در مدت زمان بسیار کوتاه 3.2 ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت برسند و نهایت سرعت آن که توسط ضریب دنده محدود شده بود، به 221 مایل در ساعت میرسید. اعداد گشتاور جانبی به محدوده 1.30 جی نزدیک میشد، در حالی که تستهای مستقل نشان داد که مسافت توقف از سرعت 70 مایل در ساعت تا ایست کامل 162 فوت بود.
در تاریخ 31 مارس 1998، در پیست آزمایشی "ارهلسین" شرکت فولکسواگن، راننده مسابقهای اندی والاس با مکلارن F1 به سرعت 240.1 مایل در ساعت دست یافت؛ یک رکورد جهانی برای خودروهای تولیدی در آن زمان. اگرچه در سالهای بعد ابرخودروهایی مانند بوگاتی شیرون سوپر اسپرت و کوئنیگزگ آگرا RS به سرعتهای بالاتری دست یافتهاند، بیش از دو دهه و نیم پس از آن، F1 همچنان عنوان سریعترین خودروی تولیدی تنفس طبیعی تاریخ را در اختیار دارد.