بهترین دوست شما نه از اعضای خانواده است نه از دوستان صمیمی

بهروز فیض
0

 اینترنت همیشه نظریه‌های مربوط به روابط را دوست دارد، به‌ویژه آن‌هایی که به شکل عجیبی دقیق به نظر می‌رسند. تازه‌ترین نمونه از مردی می‌آید که در پیاده‌روی منهتن قدم می‌زد و آرام توضیح داد نزدیک‌ترین رابطه شما ممکن است نه با شریک زندگی، بهترین دوست یا خواهر و برادر، بلکه با همکار باشد؛ همان کسی که همراه شما از محیط کاری سمی جان سالم به در برده است.



جیک کلی، تولید کننده محتوای ۲۹ ساله ساکن نیویورک، در ششم دسامبر یک ویدئوی کوتاه در اینستاگرام منتشر کرد که به سرعت محبوب شد و بیش از ۱.۷ میلیون بازدید گرفت. ایده او ساده بود و بدون زرق‌وبرق بیان شد: «قوی‌ترین رابطه، همکار شماست که با او پیوند ناشی از تجربه‌های سخت دارید. هیچ‌کس شرارت را مثل شما دو نفر با هم ندیده است. هیچ‌کس منطقه جنگی‌ای را که شما در آن قدم زده‌اید نمی‌شناسد.»


کلی توضیح داد این نوع پیوند پس از ساعت‌های طولانی کار، مدیریت مشکوک و دانشی شکل می‌گیرد که شاید نباید با صدای بلند تکرار شود. او گفت: «رازهایی که می‌توانند یک شرکت یا حتی یک صنعت را نابود کنند. این پیوندی است که شما را برای تمام عمر به هم متصل می‌کند.»

این ویدئو در صنایع مختلف از بهداشت و درمان گرفته تا مالی و خرده‌فروشی بازتاب گسترده‌ای داشت و بخش نظرات پر شد از داستان‌هایی که به‌طرز مشکوکی مشابه بودند. یکی نوشت: «من و بهترین دوستم در شرایط کاری سخت با هم آشنا شدیم و ۳۵ سال بعد هنوز از خانواده به هم نزدیک‌تریم.» دیگری به‌سادگی نوشت: «بهداشت و درمان متحد شوید.»

کلی به نیوزویک گفت واکنش‌ها او را به اندازه گستردگی‌شان شگفت‌زده نکرد. او گفت: «فکر می‌کنم همه می‌توانند با داشتن یک رئیس دیوانه، سرپرستان بی‌ادب و داشتن بهترین دوست کاری که شرایط را بهتر از دوستان نزدیکشان درک می‌کند، ارتباط برقرار کنند. من هنوز با همکارانی صحبت می‌کنم که با آن‌ها از شرایط عجیب کاری عجیب عبور کرده‌ام.»


او بخش نظرات را لحظه‌ای زیبا از شناخت جمعی توصیف کرد. کلی گفت: «این باعث شد بفهمم موضوع چقدر گسترده است. همه ما باید برای زندگی کار کنیم و این دنیا پر از آدم‌های عجیب است و به شکلی، عجیب‌ترین‌ها همیشه در موقعیت‌های قدرت قرار می‌گیرند.»

مسیر کلی به سمت تولید محتوا پس از مدتی کار در بانکداری سرمایه‌گذاری آغاز شد؛ جایی که یک بار وایرال شدن او را آن‌قدر مضطرب کرد که برای یک سال انتشار مطالب را متوقف کرد. در نهایت، او از آن شغل خارج شد و به رویکردی روی آورد که خودش آن را «جریان آگاهی» در انتشار می‌نامد.

نظریه او شاید یادداشت‌های علمی یا پشتوانه پژوهشی نداشته باشد، اما به نظر می‌رسد این موضوع اهمیتی ندارد. هر کسی که در یک جلسه عمومی با همکارش چشم در چشم شده و بی‌صدا گفته باشد «مرا از اینجا نجات بده»، دقیقاً می‌داند منظور او چیست.


برچسب ها

ارسال یک نظر

0 نظرات

ارسال یک نظر (0)
3/related/default